ته جدولی ها ۵ – راز سرقت غیر ممکن
نمایشگاه بزرگ «گنجینهی مصر باستان» در سِویالاچیکا!
کل شهر در این رویداد شرکت میکنند، از جمله اعضای تیم سوتوآلتو.
که در قعر جدول گرفتار شده و بهدلیل بیپولی در آستانهی منحلشدن است.
ولی در همان روز افتتاحیهی نمایشگاه، اتفاقی عجیب، باورنکردنی و غیرممکن میافتد. باارزشترین جواهر نمایشگاه، جلوی چشم همه به سرقت میرود.
جونی بی جونز ۹ – مهمانی بالش های قلنبه
یک مامانبزرگ پولدار جونی را به خانهاش دعوت کرده... وای! خوابیدن توی یک خانهی بزرگ و زرق و برقدار خیلی کیف دارد... حتی اگر هزارتا قول هم به مامان و بابا داده باشی که نپری، ندوی، جیغ نکشی و... اما حواست کجاست، جونی؟ این چه وضع غذا خوردن است؟ چرا بالشها را پرت میکنی؟ نکند تمام قولها یادت رفته......
بلگاریاد
در آن زمان که هفت ایزد در آرامش و هماهنگی با یکدیگر زندگی می کردند و هریک برای خود مردمی داشتند، ایزد آلدور که جدا از مردم و خدایان دیگر زندگی می کرد با آموزش اسرار قدرت و جهان به یک کودک نامش را بلگارات نامید و گوی اسرارآمیزی ساخت.
جونی بی جونز ۱ – اتوبوس بوگندوی خنگول
عجب اتوبوس ناجوری! اولین روز دورهی پیشدبستانی است. مامان، جونی را سوار اتوبوس مدرسه میکند؛ اما جونی اصلا از اتوبوس بوگندوی خنگول خوشش نمیآید. برای همین، وقتی زنگ آخر مدرسه میخورد همه سوار اتوبوس میشوند به جز جونی! کجایی جونی؟ زودباش... نکند توی مدرسه تنها بمانی و توی دردسر بیفتی؟
جونی بی جونز ۶ – جشن تولد جیم بدجنسه
تولد جیم بدجنسه است. او همهی بچههای کلاس را دعوت کرده، به جز جونی! خب شاید جونی هم جشن تولدش را شش ماه زودتر بگیرد و جیم را دعوت نکند. یا اثاثکشی کند و از اینجا برود... یا موهای جیم بدجنسه را بگیرد و محکم بکشد یا کارت دعوت یکی از بچهها را کش برود... مگه نه، جونی؟
جونی بی جونز ۷ – هیولای زیر تخت
مامان و بابا میگویند هیچ هیولایی در کار نیست. پس جای آب دهن هیولا چهجوری روی بالش جونی مانده؟ جونی میترسد بخوابد و هیولا پاهایش را ببیند که از تخت آویزان شده و... وای جونی! نکند هیولا فکر کند انگشتهای قلنبهی پایت سوسیسهای خوشمزهای هستند که باید قورتشان بدهد!
مایکل وی ۷ – آخرین درخشش
نبرد سهمگین هادس سرانجام با فداکاری مایکل به پایان رسیده است. الکتروکلن که در نبود مایکل و با از دست دادن تانر و جرواسو و پشت سر گذاشتن جنگ، بسیار خسته و درهمشکسته است، قصد دارد سوار بر ژول بهسرعت از جزیره و از دسترس هتچ دور شود.
مایکل وی ۶ – سقوط هادس
رهبر مقاومت که فقط به نام صدا شناخته میشه، معتقده که بهترین روش برای شکست الجن، دزدیدن پولهاشونه. رسیدن به این هدف هم فقط با دزدیدن ژول ممکنه، همون کشتی الجن که در واقع یه جورایی خزانهداری شناوره...
مایکل وی ۵ – طوفان آذرخش
مایکل و الکتروکلن در حال رویارویی با بزرگترین موقعیت بحرانیشان تا به امروز هستند. جنبشِ مقاومت در معرض خطر قرار گرفته است و اعضای الکتروکلن نمیداندند که آیا خانوادههایشان زندهاند... یا نه. چیزی که آنها به طور قطع میدانند این است که الجن تا وقتی آنها را نابود نکند، متوقف نخواهد شد...
مایکل وی ۴ – شکار ایدهای یشمی
پس از اینکه مایکل و دوستانش موفق شدند کشتی آمپر را غرق کنند و مادر مایکل را نجات دهند، این بار قرار است او و دوستانش دختری باهوش به نام اژدهای یشمی را از چنگال الجن نجات دهند، چرا که اِلجِن تصمیم دارد از اژدهای یشمی برای تولید برق و ساختن آدمهای الکتریکی استفاده کند!
مایکل وی ۳ – جدال با آمپر
مایکل، تایلور، اوستین و باقی داعضای الکتروکلن، بزرگترین نیروگاه استارسورس الجن را نابود کردند و پا به فرار گذاشتند.
الجن با ارتش پرو متحد شده تا اونها را دستگیر کنه و مایکل تنها کسیه که هنوز دستگیر نشده...
مایکل وی ۲ – قیام الجن
مایل می تواند به بقیه شوک الکتریکی وارد کند، تایلور ذهن افراد را میخواند و آنها را ریبوت میکند، گایلی یک آهنربای انسانی است، ابیگیل با استفاده از الکتریسیته درد را از انسان دور میکند...
مایکل وی ۱- زندانی سلول
بعد از این که مادر مایکل دزدیده میشه، باید با هوش و قدرت استثناییش و با کمک دوستانش دست به کار بشه تا با شکارچیان مبارزه کنه، مادرش رو پیدا کنه و بقیه رو هم نجات بدهد...
خانه هنری – بندپایان چندش آور
یک حشره گنده توی جالباسی است و عقربی هم توی آلونک!
داخل خانهی هنری شوید و با هنری و پرستارش دربارهی بندپایان چندش آور اطلاعات خفنی بدست آورید!
خانه هنری – دایناسور ها
یک دوترکی توی زیرزمین است و فسیل جای پا هم توی باغ!
در خانهی هِنری دربارهی دایناسورهای شگفتآور اطلاعات و حقایق جالب جمعآوری کنید!
خانه هنری – فضا
با هِنری هرآنچه که میتوان درباره فضا دانست را یاد بگیرید.
حقایق جالبی که ممکن است از آن بیخبر بوده باشید، خبر دار شوید!