۵ فرزند خانوادهی وندربیکر در یک کار خیلی خوبند. آن هم نقشه کشیدن است. برای همین وقتی صاحبخانهی بدجنسشان نزدیک کریسمس تصمیم میگیرد قراردادش را با آنها تمدید نکند یا وقتی برای همسایهی دوستداشتنی طبقهی بالا فاجعهای رخ میدهد کلی کار از دستشان برمیآید. حالا گیریم که هر نقشهای که با خوشنیتی میکشند خندهدار و افتضاح از آب درآید.
تو آپارتمان قرمز وندربیکرها همهچیز به خوبی میگذره؛ فقط پنج روز تا کریسمس مونده و بچهها باید به فکر شیرینیها و هدیههای کریسمسی باشند. اما یک دفعه مامان و بابا تصمیم میگیرند موضوع مهمی رو به بچهها بگن. اونها مجبورند تا آخر ماه، خونهای رو که بیشتر از هر جای دیگهای تو دنیا دوستش دارند، ترک کنند؛
فقط به خاطر این که صاحبخونهشون آقای بِیدِرمن حاضر نیست به خاطر شیطونی بچهها قرارداد اجارهشون رو تمدید کنه. همین باعث شروع یه ماجرای تازه میشه تا بچهها یه کاری کنند که آقای بِیدِرمن دوستشون داشته باشه.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.