شب به خیر، خرگوش کوچولو!
خوندن کتابهای تصویری با داستان ساده برای بچهها این حسن رو داره که بعدتر بچهها فقط با ورق زدن اون کتابا میتونن داستان رو توی ذهنشون مرور کنن. مجموعهی سه جلدی خرگوش کوچولو از اون کتابهاست که میتونین برای بچههای ۱.۵ سال به بالا بخونید و به خاطر مقوایی بودن کتابها با خیال راحت بدینش دست خود بچهها تا ورق بزنن. این مجموعه سه جلد داره: صبح بخیر خرگوش کوچولو! شب بخیر خرگوش کوچولو! خواهری برای خرگوش کوچولو!
هزار تا جوره دنیا – هر مامانی یه جوره!
این کتابها به کودک شما میآموزد: با اینکه آدم ها با هم تفاوت دارند، مادرها با هم، پدر ها باهم، مادربزرگها و پدربزرگها باهم، و فرهنگها با هم…. می توان همهی آنها را دوست داشت و به آنها احترام گذاشت.
صبح به خیر خرگوش کوچولو!
خوندن کتابهای تصویری با داستان ساده برای بچهها این حسن رو داره که بعدتر بچهها فقط با ورق زدن اون کتابا میتونن داستان رو توی ذهنشون مرور کنن. مجموعهی سه جلدی خرگوش کوچولو از اون کتابهاست که میتونین برای بچههای ۱.۵ سال به بالا بخونید و به خاطر مقوایی بودن کتابها با خیال راحت بدینش دست خود بچهها تا ورق بزنن. این مجموعه سه جلد داره: صبح بخیر خرگوش کوچولو! شب بخیر خرگوش کوچولو! خواهری برای خرگوش کوچولو!
هزار تا جوره دنیا – هر بابایی یه جوره!
این کتابها به کودک شما میآموزد: با اینکه آدم ها با هم تفاوت دارند، مادرها با هم، پدر ها باهم، مادربزرگها و پدربزرگها باهم، و فرهنگها با هم…. می توان همهی آنها را دوست داشت و به آنها احترام گذاشت.
اولین کلمه هر بچه بابا
باباها یه انجمن مخفی دارن که هدفش اینه: اولین کلمهی هر بچه باید این باشه بابا.
این چیه؟ نی نی
این چیه؟ نینی
نینی چی داره؟
الان میبینی!
این چشم نینییه
جولیان، پزشک رویاها
تولد پدر است و جولیان همه کاری می کند تا هدیه ای مخصوص برای پدرش تهیه کند؛ چیزی که پدر همیشه در رویایش به آن فکر می کند. اما جولیان چه طور باید بفهمد پدرش به چه فکر می کند؟ و حالا که بالاخره فهمیده، آن قدر شجاع است که آن را به دست بیاورد؟
خواهری برای خرگوش کوچولو!
خوندن کتابهای تصویری با داستان ساده برای بچهها این حسن رو داره که بعدتر بچهها فقط با ورق زدن اون کتابا میتونن داستان رو توی ذهنشون مرور کنن. مجموعهی سه جلدی خرگوش کوچولو از اون کتابهاست که میتونین برای بچههای ۱.۵ سال به بالا بخونید و به خاطر مقوایی بودن کتابها با خیال راحت بدینش دست خود بچهها تا ورق بزنن. این مجموعه سه جلد داره: صبح بخیر خرگوش کوچولو! شب بخیر خرگوش کوچولو! خواهری برای خرگوش کوچولو!
بری بی عرضه ۳ – دیگه نمی شه گفت من بی عرضه ام
بری لوزر معروف به بری بیعرضه، پسربچهای که دلش میخواهد در مدرسه و محله بچهی باحالی یا به قول خودش «باحول» باشد …
پیز: یک قصه ی خشنن خنده دار
خانم و آقای مطیع که هر دو کتابدار یک کتابخانه هستند و هر کاری از دستشان بربیاید انجام میدهند تا دختر عزیزدردانهشان، مِرتِل را خوشحال و راضی نگه دارند. اما کارهایشان هیچوقت برای مرتل که همیشه بیشتر و بیشتر و بیشتر میخواهد، کافی نیست. یک روز مرتل که حسابی حوصلهاش سررفته و هرچه به فکرتان برسد توی اتاقش دارد، اعلام میکند دلش یک «پیز» میخواهد. خانم و آقای مطیع خیلی خیلی دوست دارند درخواست فرزند دلبندشان را برآورده کنند، اما فقط یک مشکل کوچولو هست: «پیز» دیگر چیست؟ جستوجوی بامزهی خانم و آقای مطیع برای پیداکردن جواب این سؤال، آنها را به تالارهای مخفی و ممنوعهی کتابخانه، زیر ورو کردن کتاب اسرارآمیزی به نام «هیولانامه» و از آنجا به عمیقترین و تاریکترین و جنگلیترینِ جنگلها میکشاند. اما آیا آنها هرگز موفق به یافتن یک «پیز» میشوند؟
خوشبختانه شیر
مامان برای ارائه مقالهاش دربارهی مارمولکها به یک کنفرانس میرود و قرار میشود تا برگشتن او بابا از خانه و بچهها مواظبت کند. مسئولیت خانه و زندگی و بچهها که دست باباها میافتد معمولاً خرابکاری پیش میآید به خصوص اگر بابای خانه سر به هوا هم باشد. ولی به بچهها که خیلی خوش میگذرد. این بار خریدن یک بطری شیر از مغازهی سر خیابان داستانی هیجانانگیز دارد.
بروس خرس عصبانی ۱: من مامان شما نیستم!
بروس دوست داشت تنهایی زندگی کند، یک چیز دیگر هم دوست داشت: خوردن تخممرغ! یک روز، تخمغازهایی که گذاشته بود بپزد تبدیل میشوند به جوجه غازهای واقعی! بروس کلاً اشتهایش کور شد! بدتر از آن اینکه این جوجهغازها فکر میکردند بروس مادرشان است! بروس سعی میکند غازها را به جنوب بفرستد، اما انگار نمیتواند از دستشان خلاص شود! این خرس عصبانی باید با این جوجهغازها چکار کند؟!!
مامان همه چیزه
این کتاب را یادتان نرود!
مامان جون بیشتر دوستت داره
قبل از مامان و بابا و نینی ...
مامانجون بوده!
آ مثل آمبر ۳ – آمبر و شهربازی
به شهر بازی خوش آمدید! آمبر بروان فکر میکند که امروز یکی از بهترین روزهای زندگیاش است و در شهر بازی خیلی به او خوش میگذرد. اما انگار هیچ چیز آن جوری که آمبر فکر میکند، نمیشود. نکند بهترین روز آمبر تبدیل به بدترین روز زندگیاش شود؟
سرمگس ۵ – برو خال آسمان سرمگس!
سَرمگس و ویززز و مامان و بابا به سفر میروند.
حدس میزنی سَرمگس گم میشود یا مامان و بابا؟