کارآگاه کرگدن ۵ – در جستجوی طوطی پلیسه
سه روز است که طوطیپلیسه به کارآگاهکرگدن سر نزده. یعنی کجا رفته؟ چه اتفاقی برای او افتاده؟ بله! او را دزدیدهاند! اما کار چه کسی است؟ ربایندهها چه میخواهند؟ کارآگاهکرگدن دستتنها این معما را حل میکند.
کارآگاه کرگدن ۱: معمای پنگوئن گمشده
پنگوئنکوچولو گُم شده؟ یعنی کجا رفته؟ نکند بلایی سرش آمده باشد؟ این بار هم کارآگاهکرگدن با کارآگاهبازیهای خودش قرار است این معما را حل کند.
کارآگاه کرگدن ۴ – اسرار «غروب»
یک بوتهی خار افتاده توی دهن اسب آبی؟ چه کسی روی بدن آقافیله نقاشی کرده؟ چه کسی برای کفتاره نامههای تهدیدآمیز فرستاده؟ این بار کارآگاهکرگدن یک دستیار دیگر هم دارد!
کارآگاه کرگدن ۶ – در باغ وحش مرموز
چه کسی گفته همهی پرندهها پرواز کنند؟ چه کسی به همهی حیوانات دستور داده مشغولِ کار شوند؟ چه کسی گفته لاکپشته حیوان بیمصرفی است؟ این قلدربازیها کار چه کسی است؟ آیا کارآگاهکرگدن میتواند با او طرف شود و حسابش را برسد؟
کارآگاه کرگدن ۳ – غریبهی عجیب و غریب
چه کسی بینی پلنگه را زخمی کرده؟ چه کسی باعث شده زنبورها زبان مورچهخوار را نیش بزنند؟ چه کسی روی پاندا رنگ سیاه پاشیده؟ نکند اینها کار او باشد؟ کارآگاهکرگدن مقصّر اصلی را پیدا میکند!
کارآگاه کرگدن ۲ – راز استخر سرخ
کارآگاهکرگدن و دستیارش طوطیپلیسه هر پروندهای را فوراً حل میکنند ... تقریباً فوراً! استخر دلفینها سرخ شده؟ نکند رنگ خون باشد؟ یعنی کار چه کسی است؟ یک معمای دیگر که کارآگاهکرگدن بهکمک دستیارش آن را حل خواهد کرد.
دزد دقیقه ها
ششم همین اکتبری که گذشت، برای آخرینبار تولدم را جشن گرفتم. منظورم این نیست که همین تاریخ را چند بار جشن گرفتم. میخواهم بگویم که دیگر قرار نیست برایم جشن تولد بگیرند. هرگز! این آخرین تولدم بود.
و نهخیر، قرار هم نیست بمیرم. قضیه این است که مقامات تصمیم گرفتهاند یک روز را از تقویم حذف کنند و آن روز، دقیقاً مصادف شده با روز ششم اکتبر.
ششم اکتبرِ من. همان روزی که من به دنیا آمدهام.
در بین سیصدوشصتوپنج روز سال که هر کدامشان عین بقیه بیستوچهار ساعتاند، عدل همین تاریخ را انتخاب کردهاند.