پلیس قهرمان ۳ : حمله ی خانه های عصبانی
پلیس قهرمان، اوقات عجیبی داشته است. هم بهترین بوده و هم بدترین. هم غمگین بوده است و هم خوشحال. اما نقشه ای دارد تا این شرایط را تغییر دهد. اما گربه ای به نام پیتی تمام این نقشه هارا بهم می ریزد. پلیس قهرمان باید او را پیدا کند تا بتواند همه چیز را دوباره درست کند!
پلیس قهرمان ۲ : هدیه ی اشتباهی
پلیس قهرمان یا همان پلیس سگسر داستان اینبار توی دردسری بدی افتاده! «پیتی»، گربهی تبهکار فرار کرده و با حقههای معروفش در حال بههمریختن شهر است. حالا پلیس قهرمان باید جلوی او را بگیرد. آیا او میتواند مچ این گربهی حقهباز را بگیر و عدالت و آرامش را یک بار دیگر در شهر برقرار کند؟ یا پیتی گردنکلفت از چنگال قانون فرار خواهد کرد؟
پلیس قهرمان ۱
آقای پلیس و سگش در یک سانحهی انفجار به طرز عادلانهای میترکند. یعنی سر آقای پلیس با دار فانی خداحافظی میکند و بدن سگ بیچارهاش هم منهدم میشود. حالا این وسط یکی به سرش میزند و میگوید بیایید بدن پلیس را با سر سگ پیوند بدهیم. مثل اینکه بقیه هم بدشان نمیآید و بله...! پلیس قهرمان و شجاع و بامزهی ما وارد ماجرا میشود. یکی از ویژگیهای بارزش هم این است که همیشه سر بزنگاه میرسد و حال خرابکارها را میگیرد. او به قهرمانبازیهایش ادامه میدهد تا اینکه شهردار شهر میخواهد این وسط دست گلی به آب بدهد. بله، حتماً با خودتان میگویید وقتی پلیس قهرمان باشد، آب از آب تکان نمیخورد. اما قرار نیست من همهی ماجرا را برایتان تعریف کنم...