قندعسل ۳ – خل بازی های قندعسلی
پیتر یک لحظه هم از دست برادر پنج سالهاش، قندعسل، آرامش ندارد. او که معلوم نیست بچه است یا زلزله، نقشههای زیادی هم توی سرش دارد؛ خیال دارد با شیلا تابمن، همان دشمن قسم خوردهی پیتر، عروسی کند. این خبر برای خراب کردن تعطیلات تابستان پیتر بس نبود که حالا پدر و مادرش هم تصمیم گرفتهاند ویلایی درست کنار ویلای شیلا و خانوادهاش اجاره کنند. پیتر بیچاره مجبور است سه هفته با قندعسل و شیلا سر کند. این مصیبت نیست؟!
قندعسل ۲ – سوپر قندعسل
یادتان هست پیتر چقدر از دست برادر کوچکش، قندعسل عاصی بود. فارلی درکسل هچر، معروف به قندعسل، خیال میکند قدرتمند است و لابد از فضا هم امده! اما فقط پیتر میداند که این قندعسل، اهل همین زمین خودمان است، قدرت مافوق بشری ندارد که هیچ، خیلی هم خرابکار و مایهی عذاب است! سروکله زدن با قندعسل کم بود، حالا پدر و مادرش میخواهند دوباره بچهدار شوند. خدا به داد پیتر برسد اگر این بچه هم شبیه قندعسل از آب در بیاید! آن وقت معلوم نیست پیتر، جان سالم به در میبرد یا نه!
قندعسل ۱ – نخودی و قندعسل
توی اتاق یا جای پیتر است یا جای برادرش، قندعسل. با هم که یکجا باشند احساس میکنی دیگر ظرفیت تکمیل است. بزرگترها فکر میکنند قندعسل خیلی ناز و شیرین است، اما فقط پیتر میداند این بچه، چه آتشپارهایست... این وروجک هر جا باشد دردسر درست میکند. از این دردسرها...
مدرسه وروجک ها ۳ – پیشی خان در کلاس
در مدرسهی وروجکها هر اتفاقی ممکن است بیفتد. البته همیشه هم اتفاقی میافتد.
آیا گربهی کلاس سعی میکند چیزی به بچهها بگوید؟ بله!
آیا خوردن چیپسی که توی چالهی آب افتاده باشد آدم را مریض میکند؟ بله!
آیا خرابکاریها تقصیر مارگارت خیالی است؟ بله!
حالا بچهها با اینهمه دردسر چهکار کنند؟
مدرسه وروجک ها ۲ – همستر جادویی
در مدرسهی وروجکها هر اتفاقی ممکن است بیفتد. البته همیشه هم اتفاقی میافتد.
آیا همستر کلاس میتواند جادو کند؟ بله!
آیا تئو واقعاً یک روبات است؟ بله!
آیا ایوی با بلعیدن مگس به موجود دیگری
تبدیل میشود؟ بله!
مدرسه وروجک ها ۱ – شبح توالت
در مدرسهی وروجکها هر اتفاقی ممکن است بیفتد. البته همیشه هم اتفاقی میافتد. آیا توالت پسرها شبح دارد؟ بله!
آیا کفشهای بوگندوی مایلز میتوانند پیشگویی کنند؟ بله!
آیا نفرین باستانی وجود دارد؟ بله! حالا بچهها با اینهمه دردسر چهکار کنند؟
داستانها را بخوان و حسابی بخند!
کتاب فومی – زنبور باز پریده چی دیده چی ندیده
زنبوره پرواز می کند و با موجودات مختلف آشنا می شود… سرانجام به کندو میرسد
کتاب فومی – می پره این خرگوشه
ما همش میگیم برای بچهها از همون اولِ اول هی شعر بخونید و هی شعر بخونید و هی تصویرای قشنگ قشنگ نشونشون بدید. تازه بچهها عاشق حیوونان. این مجموعه هم شعرای خوب داره و تصویرای جذاب. کتاباشم که شکل حیوونه و خلاصه همه چی با هم جمع شده تا بچهها عاشق این کتابا بشن. ما که خیلی خیلی تو دوستای روباه بچهی یکی دو ساله داریم که عاشق این کتابا هستن. شما و بچههاتونم اگه ندارینشون شک نکنید که واقعاً خواستنی هستن و مناسب ۱ تا ۴ سال.
ماجراهای کارلسون پشت بومی ۳ – بهترین کارلسون دنیا
وقتی از زندگی توی آپارتمانهای قوطیکبریتی خسته شوی، کارلسون از پنجرهی اتاقت میآید تو، تو را سوار پشتش میکند و با هم پرواز میکنید. کارلسون همینجاست، پشت لولهبخاری روی پشتبام قایم شده. اما وقتی توی آسمان شهر پرواز میکند، مردم او را با بشقابپرنده و پهپاد جاسوسی اشتباه میگیرند. دردسرهای تازهای در راه است. همهی شهر دنبال کارلسون هستند و میخواهند دستگیرش کنند. این وسط سروکلهی دشمن درجهیکِ کارلسون، «خانم کراولی»، هم پیدا میشود. اما کارلسون از هیچچیز نمیترسد و حاضر است برای یک ذره خندیدن هر شوخیِ خطرناکی بکند، او در دوقدمیِ دستگیرشدن است!
ماجراهای کارلسون پشت بومی ۲ – کارلسون دوباره پرواز می کند
کارلسون میخواهد برود تلویزیون و مشهور شود. اما دردسرهای تازهای توی راه است، دردسرهایی که حسابی اریک را میخنداند، اما اهالی شهر را به وحشت میاندازد، قرار است کارلسون یک شبحبازی اساسی راه بیندازد!
ماجراهای کارلسون پشت بومی ۱ – حقه بازی های کارلسون
ماجراهای دوستی اریک خجالتی و کارلسون شیطان و شلوغ. کارلسون توی چند دقیقه تمام شهر را به هم میریزد، بلندترین برج کوفتهقلقلی دنیا را میسازد، سارقان بزرگ را دستگیر میکند و هیجانانگیزترین شعبدهبازی دنیا را راه میاندازد.
احمق بانمک ۴/ پینگ پنگ با ماهیتابه
اینجا هم خیلی میخندید و هم خیلی حرص میخورید. برادرهای آنژل او را احمق بانمک صدا میکنند و او هم هر بار با کمک دروهمسایه و دو دوست عزیزش، کلوئه و کوین، حسابشان را میرسد. در ضمن آنژل عاشق لباس صورتی، آبنبات، ماست لیمویی و مَشویو، عروسک شیرش، است و از دوستی با کوین لذت میبرد، البته اگر برادرهای وحشیاش بگذارند!
احمق بانمک ۳/ بالنی با دو بلیت اضافه
اینجا هم خیلی میخندید و هم خیلی حرص میخورید. برادرهای آنژل او را احمق بانمک صدا میکنند و او هم هر بار با کمک دروهمسایه و دو دوست عزیزش، کلوئه و کوین، حسابشان را میرسد. در ضمن آنژل عاشق لباس صورتی، آبنبات، ماست لیمویی و مَشویو، عروسک شیرش، است و از دوستی با کوین لذت میبرد، البته اگر برادرهای وحشیاش بگذارند!
رامونا ۲ – رامونای آتش پاره
این بزرگترین روز زندگی راموناست. او در کودکستان به معلمش عشق میورزد. همچنین پسرکی کوچولو را به قدری دوست دارد که دلش میخواهد او را ببوسد. رامونا شیفتهی گیسوی قشنگ، فرفری و قهوهای مایل به قرمز همکلاسیاش است. موهایی که موقع بازی مثل فنر بالا و پایین میجهد... اما باید دید که رامونا چهطور دردسر درست میکند. چرا وقتی که بقیه بازی میکنند او روی نیمکت نشسته است؟ وقتی به پسرک نزدیک میشود، چرا او مثل باد از رامونا فرار میکند؟ و بالاخره اینکه رامونا چهطوری تمام کلاس را به هم میریزد.
سرمگس ۲ – سرمگس معرکه
ویززز سَرمگس را با خودش به مدرسه میبرد.
یک مگس توی مدرسه!!!
فکر میکنی سَرمگس دردسر درست میکند؟ یا …