تام گیتس ۱۳ – ماجرای تماشایی (تا حدی)
علاوه بر آفتابهای لب بوم، تام پدربزرگ و مادربزرگ دیگری هم دارد یعنی پاتال ها؛ پاتالها تازه از سفر دور دنیایشان بازگشته اند و کلی غافلگیری برای تام دارند. مثل گشت و گذار، البته گشت و گذار خیلی خوب است اما به شرطی که، اتفاق بدی نیفتد.
تام گیتس ۱۲ – کار کلاسیام، خانواده، دوستان و موجودات پشمالو
تام برای کارکلاسی اش ارزش قائل میشود و برایش کلی وقت میگذارد و کلی واقعیتهای گوناگون از اطرافیانش را میفهمد. برای مثال میفهمد که مامان و بابا سر خوردن کیک با هم آشنا شدند!. دربارهٔ موجودات پشمالو هم یک عالمه نکته پیدا میکند.
تام گیتس ۱۴ – بیسکوئیت ها، گروه های موسیقی و نقشه های خیلی حسابی
تام یک سری نقشههای حسابی دارد.
ترانه دربارهٔ چیزهای مهم مثل بیسکویت بگوید.مطمئن شدن از اینکه خوردنیهای کافی دارد تا بعداً در صورت لزوم به سراغشان برود.
تام گیتس ۱۱ – قانون سگهای آدمخوار (فعلاً)
پس از مدتها، تام هم داشتن حیوان خانگی را تجربه میکند. البته صاحب حیوان خانگی نیست و برای هم کلاسی اش مارک کلامپ است. توی این داستان، اعضای گروه سگهای آدمخوار، میخواهند، گروهشان را به بهترین گروه موسیقی عالم هستی تبدیل بکنند.
تام گیتس ۱۵ – کدام هیولا؟
آقای فولرمن قرار است چند روزی نباشد ولی به جای او معلم کمکی میآید. بچههای کلاس و تام خیلی خوشحال میشوند و در رویاهایشان بازی و تفریح را تصور میکنند. اما مثل اینکه، آنقدرها هم قرار نیست با معلم کمکی خوش بگذرد.
تام گیتس ۱۶ – سرگرمیها و کاردستیهای حسابی و داستانهای دیگر
این قیافهی مامان و بابا بود وقتی بهشان گفتم این هفته تعطیلات میانترم است. دوستهایم همه یا رفتهاند سفر یا گرفتار یک کارهاییاند و من هم چون نمیخواهم دِلیا بهم امر و نهی کند، کلی کار باحال برای خودم پیدا کردهام بکنم؛ کارهایی مثل نقاشی کشیدن، بازی کردن و ساختن هیولا از کرک. چون هر کسی یکی از این هیولاها لازم دارد دیگر، نه؟
تام گیتس ۰۹ – تام گیتس، بهترینِ کلاس (تقریباً)
تام تصمیم گرفته بهترین شاگرد کلاس باشد و عضو شورای مدرسه هم بشود. برای رسیدن به اهدافش هم تلاش و کوشش خودش را دارد؛ و البته طبق روال معمول نقاشی هم میکشد؛ ولی این بار نقاشی کشیدنش حسابی دردسر آفرین میشود و کارش با باستر قلدره گره میخورد. تام و درِک خیلی مضطرب هستند و باستر قلدره همه جا دنبالشان هست.ررر
تام گیتس ۰۷ – بختم یه کم گفته
بابای تام میخواهد یک بادبادک بسازد و تا با تام بیرون بروند و کلی تفریح بکنند. درِک و نورمن و تام یک برنامه دارند تا حسابی تمرین کنند که بلکه گروهشان توی جشنوکاره هفته نامه موسیقی راک قبول بشود. خیلی وقت دارند، بنابراین نگران نیستند (هنوز نه!).
تام گیتس ۰۲ – بهانههای عالی و چیزهای خوب دیگر
در این جلد، گروه سگهای آدمخوار نیاز به یک طبل زن پیدا میکند؛ همچنین گروه سگهای آدمخوار اولین اجرایشان را در خانه سالمندان با پیشنهاد پدربزرگ تام، به اجرا میگذارند. تو خانه سالمندان از این اجرا خیلی خوب استقبال میشود.
تام گیتس ۰۳ – همه چی محشر است (نسبتاً!)
این دفعه دیگر خروس پاکیزه و تمیز شدهاست چراکه میخواهد به مسابقه سگها برود. تام مثل همیشه میخواهد به یک طرزی دلیا را اذیت کند و این بار آواز خواندن را انتخاب کردهاست. مامان بزرگ ماویس برای تولد تام، آشپزی میخواهد بکند و این خودش یک فاجعه است.
تام گیتس ۰۱ – دنیای معرکه ی تام گیتس
تام گیتس استاد بهانهگیری برای انجام تکلیف شب است.تام میخواهد به کنسرت ۳تاباحال برود؛ ولی در پیرامون این تصمیم حوادث خوب و بدی هم برای تام پیش میآید مثل اینکه آقای فولرمن بداد تام گیتس میرسد و تام هم ۳تاباحال را از نزدیک میبیند.
تام گیتس ۰۶ – خوردنی های خیلی ویژه (نه)
آقای فولرمن هر ترم دانش آموزان گوناگونی را برای ستاره دادن برمیگزیند. اگر سینه آویز دانش آموزان برگزیده را داشته باشی، معلمها وقتی تو را ببینند با مهربانی با تو رفتار میکنند. مارکوس سینه آویز را گرفته و حالا پز سینه آویزش را میدهد. اِمی هم سینه آویز گرفته اما تام هنوز سینه آویز ندارد و در تلاش است تا سینه آویز را بگیرد.
تام گیتس ۰۵ – تام گیتس خیلی فوق العاده است (توی بعضی کارها)
تام گیتس همسایه جدیدی پیدا میکند. دلیا کاری پیدا کرده اما محل کارش را پنهان میکند. تام میخواهد به سفر تفریحی مدرسه برود اما باید اول، برگه اش را پیدا کند.
تام گیتس ۰۸ – آره! نه (شاید…)
تام و پدرش چیزمیزهای خانهشان را در حراج بازار میفروشند. اما این وسط سنجاق سینه مامان هم به یک خانم سالمند فروخته میشود. بیخبر از اینکه سنجاق سینه گربه ای چقدر گرانقیمت است و ریتا هم از این ماجرا خبر ندارد.