ته جدولی ها ۵ – راز سرقت غیر ممکن
نمایشگاه بزرگ «گنجینهی مصر باستان» در سِویالاچیکا!
کل شهر در این رویداد شرکت میکنند، از جمله اعضای تیم سوتوآلتو.
که در قعر جدول گرفتار شده و بهدلیل بیپولی در آستانهی منحلشدن است.
ولی در همان روز افتتاحیهی نمایشگاه، اتفاقی عجیب، باورنکردنی و غیرممکن میافتد. باارزشترین جواهر نمایشگاه، جلوی چشم همه به سرقت میرود.
بازی های دسته جمعی
این کتاب شامل 5 بازی است که با استفاده از تاسها و مهرههای نمدی میتوان هر 5 تا را بازی کرد.
ته جدولی ها ۲ – راز هفت گل به خودی
اتفاق باورنکردنیای برای تهجدولیها افتاده. دعوتشان کردهاند تا توی یک دوره مسابقات بینالمللی با حضور چند تا از بهترین تیمهای نونهالان دنیا شرکت کنند!
ولی آیا میشود یک مسابقهی فوتبال را بدون گلزدن بُرد؟ دو تا مسابقه را چی؟ تمام بازیها را چی؟ این وسط کاسهای زیر نیمکاسه است.
معمای جدیدی برای عشقفوتبالهای سوتوآلتو!
فروشی ها ۲ – یک عدد بابا به فروش می رسد
شده تاحالا از دست مامان، بابا یا دوست صمیمیتون ناراحت، عصبانی یا خسته بشید؟ انقد خسته که تصمیم بگیرید براشون تو اینترنت آگهی فروش بزنید و بخواید با یه چیز دیگه عوضشون کنید؟ خب، باید بهتون بگم این کاری بود که اسکار کرد. اسکار هشتونیم سالشه و از اینکه مامانش همیشه بهش میگه درس بخونه، سبزیجات بخوره یا شب زود بخوابه خسته شده و علاوه بر همهی اینها اسکار فکر میکنه مامانش به داداش کوچولوی نوزادش بیشتر از اون توجه میکنه و این موضوع دیگه حسابی اسکار رو کفری کرده و تصمیم گرفته که با کمک دوست صمیمیش، نورا، یه آگهی فروش برای مامانش تو اینترنت بذاره! این که بعد از گذاشتن اون آگهی چه اتفاقاتی میوفته و چی میشه که اسکار پشیمون میشه، انقدر بامزه و خندهدار هست که حتماً باید کتاب رو بخونید تا متوجهش بشید.
آگوس و هیولاها ۵ – افسانهی دریا
این شما و این داستان هیولاها!
آگوس و هیولاها ۳ – ترانهی پارک
این شما و این داستان هیولاها!
آگوس و هیولاها ۱ – آقای پتیپن از راه میرسد
این شما و این داستان هیولاها!
ته جدولی ها ۴ – راز چشم شاهین
برای نخستین بار در تاریخِ سویالاچیکا، چهار تیم افسانهای در رقابتهای سال نو به مصاف هم میروند: رئالمادرید، بارسلونا، اتلتیکومادرید..
و سوتوآلتو!
و برای نخستین بار در تاریخ فوتبال نونهالان، فنّاوری چشم شاهین در مسابقات به کار گرفته خواهد شد.
اما یکی شهر را پر از دیوارنوشتههایی کرده که رازهای بازیکنان تیم و مردم شهر را افشا میکنند.
آیا هدفش بههمزدن تمرکز بازیکنان است تا نتوانند توی مسابقات سال نو نتیجه بگیرند؟
آگوس و هیولاها ۷ – جشنواره ی بازی های رومیزی
این شما و این داستان هیولاها!
آگوس و هیولاها ۴ – جنگ جنگل
این شما و این داستان هیولاها!
آگوس و هیولاها ۶ – از این کتاب به آن کتاب
این شما و این داستان هیولاها!
آگوس و هیولاها ۲ – ناتیلوس را نجات بدهیم
این شما و این داستان هیولاها!
فروشی ها ۴ – یک عدد بهترین دوست به فروش می رسد
شده تاحالا از دست مامان، بابا یا دوست صمیمیتون ناراحت، عصبانی یا خسته بشید؟ انقد خسته که تصمیم بگیرید براشون تو اینترنت آگهی فروش بزنید و بخواید با یه چیز دیگه عوضشون کنید؟ خب، باید بهتون بگم این کاری بود که اسکار کرد. اسکار هشتونیم سالشه و از اینکه مامانش همیشه بهش میگه درس بخونه، سبزیجات بخوره یا شب زود بخوابه خسته شده و علاوه بر همهی اینها اسکار فکر میکنه مامانش به داداش کوچولوی نوزادش بیشتر از اون توجه میکنه و این موضوع دیگه حسابی اسکار رو کفری کرده و تصمیم گرفته که با کمک دوست صمیمیش، نورا، یه آگهی فروش برای مامانش تو اینترنت بذاره! این که بعد از گذاشتن اون آگهی چه اتفاقاتی میوفته و چی میشه که اسکار پشیمون میشه، انقدر بامزه و خندهدار هست که حتماً باید کتاب رو بخونید تا متوجهش بشید.
فروشی ها ۱ – یک عدد مامان به فروش می رسد
شده تاحالا از دست مامان، بابا یا دوست صمیمیتون ناراحت، عصبانی یا خسته بشید؟ انقد خسته که تصمیم بگیرید براشون تو اینترنت آگهی فروش بزنید و بخواید با یه چیز دیگه عوضشون کنید؟ خب، باید بهتون بگم این کاری بود که اسکار کرد. اسکار هشتونیم سالشه و از اینکه مامانش همیشه بهش میگه درس بخونه، سبزیجات بخوره یا شب زود بخوابه خسته شده و علاوه بر همهی اینها اسکار فکر میکنه مامانش به داداش کوچولوی نوزادش بیشتر از اون توجه میکنه و این موضوع دیگه حسابی اسکار رو کفری کرده و تصمیم گرفته که با کمک دوست صمیمیش، نورا، یه آگهی فروش برای مامانش تو اینترنت بذاره! این که بعد از گذاشتن اون آگهی چه اتفاقاتی میوفته و چی میشه که اسکار پشیمون میشه، انقدر بامزه و خندهدار هست که حتماً باید کتاب رو بخونید تا متوجهش بشید.
ته جدولی ها ۱ – راز داورهای خواب آلود
آنها یک تیم فوتبال دبستانی هستند. البته تا قبل از اینکه کسی بخواهد تیمشان را منحل کند همیشه تهِ تهِ جدول بودند. اما حالا با هم پیمان بستهاند که تا عمر دارند با هم بازی کنند و هیچچیز از هم جدایشان نکند. این تازه اول راه است. کلی ماجرا در انتظار این تیم همدل و همراه است که اگر نخوانید از دستتان رفته.