نوربرت خرگردن
نوربرت خرگردن عقل و شعور درست و حسابی ندارد. در عوض تا دلتان بخواهد پُرزور است و هیچ کس حریف هیکل قویاش نمیشود. تازه برخلاف بیشتر کرگدنها دو تا شاخ دارد با کلی سِپر و خلاصه آن قدر ترسناک است که حتی شیرها و فیل ها راهم فراری میدهد. اما حالا پرندهای کوچولو و شجاع پیدا شده که میخواهد نوربرت را سرجایش بنشاند.
بیلی و هیولاهای فسقلی ۲ – هیولاها در مدرسه
هیولاهای فسقلیِ بیلی تصور میکنند رفتن به مدرسه هیجانانگیز است، ولی بیلی نظر دیگری دارد! وقتی بزرگترین و بدجنسترین و بدترترین بچهی جهان همکلاسیاش است، مدرسه هرگز برای او دوستداشتنی نیست! هرچند بیلی نمیتواند جلو هیولاهای دستآموزش را بگیرد و وقتی متوجه میشود که آنها داخل کیف مدرسهاش مخفی شدهاند، خیلی دیر شده است! هیولاها وارد مدرسه میشوند و دردسرهای ریز و درشت میسازند. دردسرهایی که هم به نفع بیلی تمام میشود و هم به ضرر او! چگونه؟ از یک طرف، معلم بیلی بهخاطر پرتاب سیبزمینی یا ریختن لوبیا روی زمین او را توبیخ میکند و از طرف دیگر، خرابکاریهای هیولاها در مدرسه باعث میشود که ترس بیلی از همکلاسیِ قلدرش بریزد.
بیلی و هیولاهای فسقلی ۱ – هیولاها در تاریکی
بیلی از تاریکی میترسد و تصور میکند غولهای ترسناک، هیولاهای خونخوار، زامبیهایی با دندان تیز، هیولاهای سایهای، ارواح اسکلتی یا هیولاهای هشت چشمِ دندان تلهای در شب پنهان شدهاند تا به سراغ او بیایند. یک شب، وقتی او چشمهایش را میبندد صدای آرام جیرجیر میشنود و بیدار میشود. ردپاهای بنفش توی اتاق را دنبال میکند و متوجه یک حملهی غافلگیرانه به ساندویچ پنیرش و بوی بدی میشود که از کشوی جورابهایش میآید. توی کشو چه خبر است؟
هیولاهای ریزهمیزهی تاریکی آنجا مخفی شدهاند که سر و شکل و نامهای خندهداری دارند؛ شیپوری، گامبالو، پشمالو، چسبونکی و کاپیتان دماغی. ملاقات بیلی با هیولاهای تاریکی به جای ترس با خودش شادی و سرگرمی میآورد.
من صندلی نیستم
از این بدتر هم میشود که کسی با صندلی اشتباهتان بگیرد؟ اگر یک راسوی بدبو از راه برسد و روی شما بنشیند، چی؟ یا اگر دوتا اسب آبی رویتان بنشینند و لهتان کنند، چهکار میکنید؟ از همه بدتر اگر با یک شیر گرسنه روبهرو شوید، آنوقت چه به سرتان میآید؟
انگار کسی حواسش نیست که این زرافهی طفلکی اینجا نایستاده تا دیگران رویش بنشینند...
والدین سمی
سامانهی تربیتی والدین مجموعهای از باورها و رفتارهای آنهاست. بر اساس این باورهاست که میزان آزادی کودکان و نحوهی کنترل انها ذر خانواده تعیین میشود. این سامانهی تربیتی با تاثیر از بافت فرهنگی خانواده از خانوادهای به خانوادهی دیگر تغییر میکند. سبک زندگی به بیان ساده، شیوهی زندگی و بر اساس الگوهای رفتاری شامل جهانبینی، ارزشها و عادات است. خانواده اولین محیطی است که میتوان سبک زندگی را در میان اعضای آن مشاهده کرد و تعارض میان آنها را تشخیص داد.
قصه های من و بابام ۲ – کتاب شوخی ها و مهربانی ها
چند نفر از شما قصههای من و بابام رو میشناسین؟
حتماً خیلیهاتون. مهترین ویژگی این کتاب اینه که تصویرهای داستانیِ خیلی ساده داره. برای همین بچههایی که هنوز سواد خوندن و نوشتن ندارن هم میتونن با این کتاب اول تصویرخوانی رو یاد بگیرن. یعنی به ترتیب و با دیدن دقیق تصویرهای پشت سر هم خودشون از قصه سر دربیارن.
شهر طلا و سرب
این دومین جلد از سه گانه ی جان کریستوفر درباره ی مبارزه ی انسان ها با ساخته های دست خودشان است.
کوه های سفید
این اولین جلد از سه گانه ی جان کریستوفر درباره ی مبارزه ی انسان ها با ساخته های دست خودشان است.
پاستیل های ضد قلدری
بوبت دختر زورگوی قلدری است. به دیگران زور میگوید و آن ها را تهدید میکند. هیچ کس از او خوشش نمی آید. همه بچه ها از او میترسند. تا این که یک روز یکی از بچه ها این موضوع را با مادرش در میان می گذارد.
شازده کوچولو
شاهکارم را نشان بزرگترها دادم و پرسیدم از دیدنش ترستان بر میدارد؟ جوابم دادند: »چرا کلاه باید آدم را بترساند؟«
نقاشی من کلاه نبود، یک مار بوآ بود که داشت یک فیل را هضم میکرد.
قصه های من و بابام ۳ – کتاب لبخند ماه
چند نفر از شما قصههای من و بابام رو میشناسین؟ حتماً خیلیهاتون. مهترین ویژگی این کتاب اینه که تصویرهای داستانیِ خیلی ساده داره. برای همین بچههایی که هنوز سواد خوندن و نوشتن ندارن هم میتونن با این کتاب اول تصویرخوانی رو یاد بگیرن. یعنی به ترتیب و با دیدن دقیق تصویرهای پشت سر هم خودشون از قصه سر دربیارن.
روز جیغ بزرگ من
این کتاب رو قبلاً معرفی کرده بودیم اما انقدر خوبه که تصمیم گرفتیم به مناسبت تجدید چاپش دوباره معرفیش کنیم. داستان، داستانِ دختر بچهایه که یه روز از دندهی چپ بیدار شده و کلاً جیغ جیغو و بهانهگیر شده. اما از همه قشنگتر برخورد مامانشه که دست آخر بهش میگه ایرادی نداره همهی ما یه همچین روزایی داریم اما فردا ممکنه روز خوبی باشه و همینم میشه. روز جیغ بزرگ من مناسب بچههای گروه سنی الفه و روباه قرمز خوندنش رو به همهی بچههای اون سن توصیه میکنه.
سام و حیوان خانگی اش
این کتاب داستان روزی است که سام چیز جدیدی کشف کرد. چیزی به نام خشم! اولش جالب به نظر میرسید چون خشم با ترساندن بقیهی بچهها آنها را از زمین بازی فراری داد و سام توانست تنها و راحت بازی کند. اما بعد خشم کارهای بیشتری کرد. کارهایی که سام ازشان راضی نبود. او خواهرش را نیشگون گرفت و مادرش را ناراحت کرد. سام به مادرش گفت که هیچکدام از اینها کار او نبوده و کار خشم است. مادرش گفت که باید یاد بگیرد خشمش را کنترل کند و اینطور بود که سام یاد گرفت فقط و فقط خودش مسیٔول احساساتش است و باید برای کنترل آن راهکارهایی داشته باشد. این کتاب را میتوانید برای بچههای ۴ سال به بالا بخوانید.
کودکانههای بامداد – قصهی دخترای ننه دریا
قصه پسرای عموصحرا که دل به دخترای ننه دریا بستهاند اما ننه دریا که دلش سیاه و حسود است نمیگذارد که صدای دخترای ننه دریا به گوش پسرای عموصحرا برسد.
بدبیاری های فردی تنگلز ۱ – قهرمان افسانه ای یا بزدل وامانده؟
قهرمان افسانهای یا بزدل وامانده؟!
فِرِدی باید یه جوری خودش و دوستاش رو از دست سیدِ همیشه عصبانی نجات بده!
اما چی میتونه راه حل مشکل با سید باشه؟ بیرون دادن اشعه لیزری از چشمها؟ عضو گروه سید شدن؟ کتک کاری؟
شاید راههای بهتری هم باشه... به نظرتون فِرِدی میتونه با کمک دوستاش مسئله رو حل کنه؟
ماجراهای مانولیتو (۱) مانولیتو
مانولیتو پسربچهای 9 ساله است که با پدر و مادر، پدربزرگ و برادر کوچکش در آپارتمانی در طبقه سوم در یک محله فقیرنشین، در مادرید زندگی میکند.