سوفی و کدو حلوایی در مدرسه
اولین روز مدرسه است و سوفی بهجز دو تا کدو حلوایی که با خود به مدرسه برده، هیچ دوست دیگری ندارد. همهی بچهها کنجکاو شدهاند و از سوفی دربارهی کدو حلواییاش سؤال میکنند. اِستیون همکلاسی سوفی، میخواهد با او دوست شود، اما سوفی میگوید من دوستهای خودم را دارم و به دوست تازه نیازی ندارم. ولی سوفی این را هم میدانست که دوستهای بامزهاش نمیتوانند مدت زیادی دوستش بمانند و نرم میشوند و صورتشان لکه لکه میشود…
سوفی و کدو حلوایی
سوفی و کدو حلوایی، مجموعهی شیرین و سادهای است که پیامهای تأثیرگذار و باارزشی دارد. شخصیت سوفی بامزه و دوستداشتنی است و کارها و رفتارهایش مثل خیلی از کودکان ماست.
خانوادهی جورواجور ۶ – خانواده خوشمزه
بعضی خانوادهها کنار هم زندگی میکنند؛ بعضی خانوادهها دور از هم.
فلورا و اولیس
شاهدزد
از سر راه ما برو کنار، شاهدزد!
دروازه مردگان ۱ (قبرستان عمودی)
همه چیز از یک سری نامه شروع میشود که پدر انها را گیر آورده. نامههای فردی به نام رضا قلی که در دورهی ناصری در تهران زندگی میکرد.
تپلی نگران می شود
تپلی بچهخرس شاد و شنگولی است. ولی این روزها اوقاتش خیلی تلخ است، چون پدر و مادرش میخواهند از هم جدا شوند. تپل نگران آینده است ولی با پدر و مادرش صحبت میکند، خیالش راحت میشود .