مردان کوچک رویاهای دور و نزدیک: محمدعلی کلی
مردان کوچک، رویاهای دور و دراز قصهی مردانی است که با خیالپردازیهایشان زندگی کردند. مردانی که رویاهایشان را دوست داشتند. آنها با دل دادن به رویاها و آرزوهایشان موفق شدند برای همیشه در تاریخ بمانند. از محمدعلی کلی بهعنوان بزرگترین مشتزن کل تاریخ یاد میشود و قهرمانی که این کلمات را زندگی کرد: «روزها را نشمارید، روزها را با هم بسازیم.»
ته جدولی ها ۲ – راز هفت گل به خودی
اتفاق باورنکردنیای برای تهجدولیها افتاده. دعوتشان کردهاند تا توی یک دوره مسابقات بینالمللی با حضور چند تا از بهترین تیمهای نونهالان دنیا شرکت کنند!
ولی آیا میشود یک مسابقهی فوتبال را بدون گلزدن بُرد؟ دو تا مسابقه را چی؟ تمام بازیها را چی؟ این وسط کاسهای زیر نیمکاسه است.
معمای جدیدی برای عشقفوتبالهای سوتوآلتو!
داستانهای فیلی و فیگی ۱۶ – وال بال بازی
فیگی یک توپ پیدا میکند، ولی یک پسر گنده توپش را میگیرد؛ پسری که از فیلی هم بزرگتر است.
خیلی خیلی خیلی بزرگتر...
ته جدولی ها ۱ – راز داورهای خواب آلود
آنها یک تیم فوتبال دبستانی هستند. البته تا قبل از اینکه کسی بخواهد تیمشان را منحل کند همیشه تهِ تهِ جدول بودند. اما حالا با هم پیمان بستهاند که تا عمر دارند با هم بازی کنند و هیچچیز از هم جدایشان نکند. این تازه اول راه است. کلی ماجرا در انتظار این تیم همدل و همراه است که اگر نخوانید از دستتان رفته.
بنگاه کارآگاهی لاسه و مایا – ماجرای مسابقهی فوتبال
خب دیگه وقتش شده که ما اینجا به شما لاسه و مایا را معرفی کنیم. لاسه و مایا دوتا همکلاسی هستن که در شهر والهبی زندگی میکنند و برای خودشان یک بنگاه کارآگاهی دارند. شهر والهبی شهر کوچکیست و آن دو دوستان زیادی دارند، مثل رئیس پلیس شهر، مرد طلافروش، کشیش، مدیر مدرسه، آقای پستچی، مدیر موزه، مدیر سیرک. داستانهای لاسه و مایا اما وقتی شروع میشود که در شهر اتفاقات عجیبی رخ میدهد. مثل ناپدید شدن جام فوتبال، فرار کردن چند زندانی، غیب شدن الماسهای گرانقیمت، زنده شدن مومیایی یا سرقت از تماشاگران سیرک! حالا این دو دوست باهوش به کمک هم و دنبال کردن سرنخها میروند تا رازهای پشت پردهی اتفاقات را پیدا کنند. دوست دارید در این ماجراجویی کارآگاهی همراه لاسه و مایا شوید و ببینید با سرنخهایی که از اول داستان برای ما هم گفته میشود میتوانید اسرار را برملا کنید؟
ته جدولی ها ۹ – راز بارش شهابی
داستان چیست؟ همهچیز از روزی شروع شد که وارد دیزنیلند شدیم.
ته جدولی ها ۸ – راز سیرک آتش
چیزی نمانده که تعطیلات عالی هفتهی آخر سال به فاجعهای تمامعیار تبدیل شود. اینکه همهچیز به روال طبیعی خود برگردد، به عشقفوتبالها بستگی دارد. قرار بود تعطیلاتِ فراموشنشدنیای باشد. قرار بود آخرین مسابقهی فوتبال سال را برگزار کنند: مسابقهی بچهها با پدر و مادرها. بعدش هم قرار بود با هم به ورزشگاه اتلتیکو مادرید بروند تا فینال جامحذفی را تماشا کنند. اینها به کنار، سیرک بزرگ آتش هم به سویالاچیکا آمده تا برنامههای جذاب و هیجانانگیزی ترتیب دهد، اما با شروع آتشسوزیهای مرموز در شهر، همهچیز به هم ریخته است. عشقفوتبالها که پیمان بستهاند تا همیشه کنار هم باشند، این بار در جلد هشتم از مجموعهی تهجدولیها باید دستبهکار شوند و مقصر آن خرابکاریها را پیدا کنند.
ته جدولی ها ۳ – راز دروازهبان شبحمانند
دوباره مدرسهها باز شده و امسال، یک دانشآموزِ جدید آمده توی کلاس. اسمش دِنگوائوست و اهل شهر تیانجین چین است. مخ ریاضی است و بعضیها میگویند میتواند ذهن آدمها را بخواند.
و از همه عجیبتر: برای عضویت در تیمِ سوتوآلتو اسم نوشته.غول های غارنشین ۲ – غارچستر یونایتد
آقای غارنشین از ترس اینکه بقیهی غارنشینها فکر نکنند او از یک بز ترسیده، مجبور شد دست همسر و بچهاش را بگیرد و خانه و زندگی را از غار کوهستانیشان ببرد به شهر ساکت و آرام بیدِلسدِن.
آدمهای معمولی جهان را تغییر میدهند – این منم محمدعلی کلی
همیشه بهخاطر عقایدم روی رینگ زندگی مبارزه کردم. محمدعلی، مبارز افسانهای دنیا، روی رینگ بوکس بینظیر بود. از او بهعنوان بهترین بوکسور تاریخ یاد میشود، اما خودش میگوید مهمترین مبارزههایش علیه تبعیض نژادی در بیرون از رینگ بوده است. او اسمش را از کاسیوس کلی به محمدعلی تغییر داد و مسلمان شد. محمدعلی کوشید علیه بیعدالتی مبارزه کند. وقتی بقیه سعی میکردند او را بیرحمانه از روی رینگ زندگی پرت کنند بیرون، این بوکسور بینظیر و خستگیناپذیر پایِ عقاید و باورهایش ماند و کوتاه نیامد. محمدعلی رنج تمرین و مبارزه را تحمل کرد تا بتواند قهرمان مردم باشد.
از فرق سر تا نوک پا
تو این کتاب جذاب بچهها هم با حیوانات آشنا میشن و هم تو هر صفحه لازمه یکی به یکی از حرکات حیوانات دقت کنن و بعد اونو تکرار کنن.
مثلاً چی؟ مثلاً مثل پنگوئن سر بچرخونن یا مثل گربه کمر و خم کنن.
با خوندن این کتاب حتماً شاد شاد میشید. فقط کافیه شما و بچه هر دو سعی کنید حرکتها رو تکرار کنید و با این کار حسابی با هم بخندید. 😍😍😍
اگه بچهی ۲ تا ۶ ساله دارید برای خریدن این کتاب لحظهای شک نکنید.
ته جدولی ها ۴ – راز چشم شاهین
برای نخستین بار در تاریخِ سویالاچیکا، چهار تیم افسانهای در رقابتهای سال نو به مصاف هم میروند: رئالمادرید، بارسلونا، اتلتیکومادرید..
و سوتوآلتو!
و برای نخستین بار در تاریخ فوتبال نونهالان، فنّاوری چشم شاهین در مسابقات به کار گرفته خواهد شد.
اما یکی شهر را پر از دیوارنوشتههایی کرده که رازهای بازیکنان تیم و مردم شهر را افشا میکنند.
آیا هدفش بههمزدن تمرکز بازیکنان است تا نتوانند توی مسابقات سال نو نتیجه بگیرند؟
ته جدولی ها ۷ – راز پنالتی نامرئی
وقتی باد شمالی شروع به وزیدن میکند، در سویالاچیکا هر اتفاقی ممکن است بیفتد... ... مثلاً اینکه وسط یکی از بازیهای سرنوشتساز سوتوآلتو برای بقا در لیگ، نقطهی پنالتی ناپدید بشود... ... و کسی نداند که رادو، سرایدار مدرسه و مسئول کشیدن نقطهی پنالتی، کجا غیبش زده... ... و اینکه دوستهای پدرت بریزند توی خانهتان و همهچیز را زیرورو کنند. پس حواستان را جمع کنید، عشقفوتبالها! چون باد شمالی شروع به وزیدن کرده است!
ته جدولی ها ۶ – راز قلعهی افسون شده
مسابقات بینالمللی شش خاندان. با رقابتهای متنوع، از جمله فوتبال. مسابقات در اسکاتلند برگزار میشود؛ در طول یک هفتهی کامل، با حضور تیمهایی از سراسر جهان. از همه بهتر این است که شبها توی یک قلعهی قدیمی میخوابیم. توی قلعه!!! قلعهاش که شبح ندارد احیاناً؟ در اسکاتلند، همهی قلعهها شبح دارند!
ته جدولی ها ۵ – راز سرقت غیر ممکن
نمایشگاه بزرگ «گنجینهی مصر باستان» در سِویالاچیکا!
کل شهر در این رویداد شرکت میکنند، از جمله اعضای تیم سوتوآلتو.
که در قعر جدول گرفتار شده و بهدلیل بیپولی در آستانهی منحلشدن است.
ولی در همان روز افتتاحیهی نمایشگاه، اتفاقی عجیب، باورنکردنی و غیرممکن میافتد. باارزشترین جواهر نمایشگاه، جلوی چشم همه به سرقت میرود.
زنگ تفریح نیکولا کوچولو
نیکولا کوچولو مجموعهای بود
که تو نوجوونی یک عالمه روز خوب برای من رقم زد. چقدر بلند بلند خندیدم با این
مجموعه و چقدر از خوندنش لذت بردم.
این مجموعه طنز با تصویرسازیعای جذابش یکی از بهترین کتابهاییه
که بچههای ۱۰ سال به بالا تا ۱۱۰ سالهها میتونن
بخونن و از خوندنش لذت ببرن.
این کتابها رو
میشه دوباره و چندباره خوند و خندید.
اگه هنوز نیکولا کوچولوها رو نخوندین ما بهتون پیشنهاد میکنیم که همین حالا سفارششون بدین و با جناب نیکولا
کوچولو، خانوادهاش و دوستهای بامزهاش توی مدرسه آشنا بشید و داستانهاشون رو دنبال کنید.
حتی میتونم
بهتون بگم که این یکی از کارهاییه که قبل از مرگ باید حتما انجام بدید! در این حد
لازم!