جونی بی جونز ۱ – اتوبوس بوگندوی خنگول
عجب اتوبوس ناجوری! اولین روز دورهی پیشدبستانی است. مامان، جونی را سوار اتوبوس مدرسه میکند؛ اما جونی اصلا از اتوبوس بوگندوی خنگول خوشش نمیآید. برای همین، وقتی زنگ آخر مدرسه میخورد همه سوار اتوبوس میشوند به جز جونی! کجایی جونی؟ زودباش... نکند توی مدرسه تنها بمانی و توی دردسر بیفتی؟
نیما نابغه ۳ – آشپزهای جشنواره ی عزا (ببخشید! غذا)
در کتاب آشپزهای جشنوارهی عزا (ببخشید غذا!)، جلد سوم از مجموعهی نیما نابغه، داستان را با ورقههای لولهشده که دورش سوخته شدهاند، آغاز میکند. این ورقهها دعوتنامهای برای یک مسابقه است. یک مسابقهی آشپزی با مواد اولیهی ارگانیک که دانشآموزان میتوانند با کمک والدین در آن شرکت کنند. آنها باید گروههای پنج نفری تشکیل بدهند و دستهجمعی غذا بپزند و در نهایت، گروه برتر میتواند در مسابقهی بزرگ آشپزی سالم شرکت کند. نیما با شتابی، بینیاز، آبشار و ماساکی، همکلاسیِ ژاپنیشان، همگروه میشود و تصمیم میگیرند غذایی ژاپنی به نام اوکونومییاکی بپزند؛ غذایی که هیچکدام دوست ندارند، حتی ماساکی.
نیما نابغه ۲ – موزه گردهای ایران باستان (یک داستان پرهیجان)
نویسنده در این کتاب به بهانهی روز کودک و موزه، برنامهای ترتیب میدهد تا نیما و همکلاسیهایش در مدرسه به بازدید از موزهی ایران باستان بروند. قرار است گروهی هم از تلویزیون بیایند تا گزارش تهیه کنند. برای همین بچهها همگی لباسهای مهمانیشان را پوشیدهاند. در بدو ورود به موزه، نیما داخل حوضِ لجنگرفتهی بوگندوی آنجا میافتد و مجبور میشود لباس روغنی و کثیفِ رانندهی اتوبوس را بپوشد و البته، بدبیاریهای نیما همینجا تمام نمیشود. خیلی زود او و دوستانش در مخفیگاه موزه گرفتار میشوند و بعد، گیر پلیس میافتند و....
نیما نابغه ۱ – ورزشکارهای آشغال جمع کن (بشنو و باور نکن!)
نیما نابغه از آن بچههای وروجکی است که زیاد اهل حرف گوش کردن نیست و دوست دارد همه چیز را خودش تجربه کند.
اتفاقا معلمشان خانم بالا هم زیاد حوصلهی درس دادن ندارد و در عوض عاشق ماجراجویی است و برای همین مرتب بچههای کلاسش را به گردش علمی میبرد. بچهها معتقدند رفتن به سرزمین عجایب، پینتبال، گِیمنت و از اینجور جاهاست که به دردشان میخورد، ولی بزرگترها از آنها میخواهند به مدرسه و موزه یا طبیعت بروند. آتوسا صالحی در مجموعهی نیما نابغه نشان میدهد که میتوان به مدرسه، موزه یا طبیعت رفت و هیجان و شادی و دلهرهی سرزمین عجایب، پینتبال و گِیمنت را تجربه کرد. داستان جلد اول از این مجموعه به نام ورزشکارهای آشغالجمعکن (بشنو و باور نکن) دربارهی نیما و بچههای مدرسهشان است که با خانم بالا و آقای خلج به اردوی محیطزیستی میروند. آنها عازم کوه نزدیک مدرسهاند تا هم در طبیعت گردش کنند و هم آشغالهایی که در کوهستان ریخته شده است، جمعآوری کنند.خانم بالا میخواهد دانشآموزان کلاس را با آشغال خشک و تَر و اهمیت بازیافت آشنا کند، اما اتفاقی غیرمنتظره برنامههای گروه را تغییر میدهد. آشغالجمعکنی درکوهستان با لیز خوردن آقای خلج و مجروح شدنِ پای او متوقف میشود و بچهها و خانم بالا باید برای کمک به معلم ورزش راهحلی بیایند و او را از کوه پایین بیاورند.
نیما نابغه ۴ – خزندگان از درس (مخصوص بچه های نترس!)
شما فکر میکنید خزندگان فراری از درس چه کسانی هستند؟
آ مثل آمبر ۴ – آمبر و معلم جدید
به کلاس دوم خوش آمدید! اولین روز کلاس دوم است و آمبر بروان حسابی هیجان زده شده. اما کمی هم عصبی و نگران است.آیا آمبر می تواند با معلم جدید و عجیب و غریب کلاس دوم کنار بیایید؟
مجموعه قصههای داگلی، بغلی ترین خرس دنیا: داگلی بغلی به مدرسه کوچولوها می رود
یک شخصیت بامزه، چند تا داستان جذاب وتصویرهای فوقالعاده با هم ترکیب که بشوند یک مجموعهی دوست داشتنی میسازند. مجموعهی داگلی بغلی دربارهی یک خرس بامزه است که عاشق بغل است. توی هر جلد از این کتاب یک اتفاق جدید میافتد. یکی از چیزهایی که بچهها خیلی دوست دارند همین مجموعهای بودن کتابهاست. آنها دوست دارند داستانهای بیشتری دربارهی شخصیتی که با آن ارتباط برقرار کردهاند بشنوند. تازه یک جلد از این مجموعهی ۷ جلدی هم کتاب کار است و کلی برچسب دارد و همین مجموعه را جذابتر کرده. روباه قرمز این کتابها را به همهی ۳ تا ۷ سالهها به شدت پیشنهاد میکند.
سرمگس ۲ – سرمگس معرکه
ویززز سَرمگس را با خودش به مدرسه میبرد.
یک مگس توی مدرسه!!!
فکر میکنی سَرمگس دردسر درست میکند؟ یا …
ناخدا ریش آتشی ۲ – دزد آب زیرکاه دوستداشتنی
تامی دیگر طاقت نداشت منتظر سفر دریایی بعدی بماند. دلش میخواست هر چه زودتر مدرسهی دزدان دریایی روی کشتی صدفِ پوسیده باز شود و سر کلاسهایش بنشیند. هیولاهای دریایی و تجربهی دزد دریاییشدن در برنامههای درسی حسابی هیجانزدهاش کرده بود. اما بعد از ماجرای گمشدن شکلات و شیرینیها از بوفه، متوجه شد این یک ماجرای ساده نیست. آیا اینبار تامی و دوستانش میتوانند دزد شیرینی و شکلات را با آن انگشتان چسبناک دستگیر کنند؟ فقط یک راه وجود دارد... همه سوار کشتی بشوید تا یک سفر دریایی مهیج را در مدرسهی دزدان دریایی ناخدا ریشآتشی تجربه کنید!
ناخدا ریش آتشی ۱ – مدرسه ی دزدان دریایی
آهای آنجا را ببین! به مدرسهی دزدان دریایی کاپیتان ریشآتشی خوش آمدید! تامی برای گذراندن دورهی اول آموزشش سوار کشتی صدف پوسیده شد تا یاد بگیرد چطور مثل دزدان دریاییِ حرفهای راه برود، حرف بزند و ماجراجویی کند. آیا او و دوستانش در امتحانات موفق میشوند و میتوانند راز گنج گمشده را پیدا کنند؟ شما هم باید سوار کشتی شوید تا خودتان ببینید!
مدرسه خیال باف ها ۳ – آقای مدیر یک موش خون آشام است
سلام! من ایزیام، تنها دختر پدر و مادرم و دانشآموز کلاس چهارم «ج». چند تا دوست خوب دارم که با هم به یک مدرسه میرویم. اما مشکلاتی هم دارم؛ مثلاً اینکه خیلی وقتها مامان، بابا و معلمها حرفهای من و دوستهایم را باور نمیکنند. البته این موضوع اصلاً باعث نمیشود که ما دربارهی چیزهای مشکوک تحقیق نکنیم. با ما همراه باشید تا شما هم نتیجهی تحقیقهایمان را بفهمید.
مدرسهی ما، خانهی ماست!
ما توی مدرسه کنار هم هستیم، هوای همدیگر را داریم و باهم چیزهای تازه یاد میگیریم. مدرسه هم مثل خانه جایی است که میتوانیم خودِ خودمان باشیم و باهم یکعالمه خاطرهی قشنگ بسازیم. همهی ما درست مثل اعضای یک خانواده کنار هم هستیم.
ولولههای کلاس چهارم «واو» ۲
فکرش را بکنید معلمهای زخموزیلی و بختبرگشته از دست بچههای کلاس چهارم ولوله جان سالم به در بردهاند و سوار بر یک کشتی تفریحی رفتهاند وسطِ وسط دریا تا شاید کمی روحیهشان بهتر بشود. تا کیلومترها اطرافشان نه جزیره هست و نه بچهمدرسهای. اما به نظر میرسد کور خواندهاند، این خبرها نیست؛ معلمها هر جا که باشند، آیلین تکچشم و رفقایش از راه میرسند و این یعنی شروع دردسر.
ولولههای کلاس چهارم «واو» ۱
در کلاس چهارم ولوله نقشههای پیچیدهای طراحی میشود، هیچ معلمی قرار نیست بیشتر از یکی دو روز سر این کلاس دوام بیاورد؛ آیلین تکچشم و نانسی خُله و سیدنی اعصابخطخطی و تیمی خفنْخوفناکه و بتی از بد بدتر و بقیهی رفقا اجازه نمیدهند معلمها توی این کلاس نفس بکشند. البته به شرط اینکه گیر خانم کورکر نیفتند، چون او به این آسانیها تسلیم نمیشود.
مدرسه خیال باف ها ۲ – جاسوسی که ناهار مدرسه را دوست داشت
سلام! من ایزیام، تنها دختر پدر و مادرم و دانشآموز کلاس چهارم «ج». چند تا دوست خوب دارم که با هم به یک مدرسه میرویم. اما مشکلاتی هم دارم؛ مثلاً اینکه خیلی وقتها مامان، بابا و معلمها حرفهای من و دوستهایم را باور نمیکنند. البته این موضوع اصلاً باعث نمیشود که ما دربارهی چیزهای مشکوک تحقیق نکنیم. با ما همراه باشید تا شما هم نتیجهی تحقیقهایمان را بفهمید.
مدرسه خیال باف ها ۱ – معلمم آدم فضایی شده
سلام! من ایزیام، تنها دختر پدر و مادرم و دانشآموز کلاس چهارم «ج». چند تا دوست خوب دارم که با هم به یک مدرسه میرویم. اما مشکلاتی هم دارم؛ مثلاً اینکه خیلی وقتها مامان، بابا و معلمها حرفهای من و دوستهایم را باور نمیکنند. البته این موضوع اصلاً باعث نمیشود که ما دربارهی چیزهای مشکوک تحقیق نکنیم. با ما همراه باشید تا شما هم نتیجهی تحقیقهایمان را بفهمید.