کتاب مقوایی/روز المر
یک خمیازهی بلند! صبح بخیر المر! وقت بیدار شدن است.
تکان بخور! تکان بخور! حمام کردن المر را سرحال میآورد. همهی پرندهها آمدهاند که نگاه کنند.
«روز المر» یکی از کتابهای مجموعه «المر» است که موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان با رعایت کپی رایت، منتشر کرده است.
یک روز از صبح تا شب با المر همراه شوید تا ببینید چهقدر خوش میگذرد!
ناشر | |
---|---|
نویسنده | |
تصویرگر | |
مترجم | |
گروه/رده سنی | |
نوع کتاب | |
موضوع |
35,000 تومان
11 در انبار
محصولات مرتبط
مامان من کو؟ – خرگوش کوچولو
خرگوش کوچولو همه جا را دنبال مادرش میگردد، اما هیچکس نمیتواند به او کمک کند. آیا او میتواند مادرش را پیدا کند؟ این داستان ساده و جذاب با استفاده از شخصیتهای دوستداشتنی و تصاویر زیبا نخستین کلمات را به کودکان شما میآموزد.
خانه ی عروسکی من
دخترک حسابی حوصلهاش سر رفته و نمیداند چهکار کند. تا اینکه سروکلهی یک سیبزمینی پیدا میشود. اما نمیداند باید با آن چهکار کند، برای همین میاندازتش توی هوا. اما سیبزمینی پایین میآید و توی سرش میخورد! سیبزمینی به دختر میگوید، بچهها حوصله سربر هستند و او دلش میخواهد الان یک فلامینگو ببیند. دخترک تصمیم گرفته به سیبزمینی ثابت کند با بچهها خیلی هم خوش میگذرد. برای همین شروع میکند به انجام کارهای بامزه، ولی هیچکدام از این کارها حوصلهی آقای سیبزمینی را سر جایش نمیآورد!
مامان رباتی
چه قدر کیف دارد آدم مامان رباتی داشته باشد. مامان رباتی هیچ وقت مجبورت نمی کند سبزیجات بخوری یا زورکی اتاقت را مرتب کنی. او هرکاری دوست داشته باشی برایت انجام می دهد، حتی مشق شبت را برایت می نویسد. اما مامان رباتی می تواند مثل مامان خودت بغلت کند و تو را ببوسد؟

ماجراهای آقای بولک
ﺁقای بولک مرد کوچکی است که نمیشود سنش را حدس زد. او پشت یک کراوات خاکستری که برایش خیلی بزرگ است، گم شده. قدش به زحمت به میز کارش میرسد، حتی زمانی که روی نوک پاهایش ایستاده!برای آنکه باوقار بهنظر برسد، لباسهای سایز بزرگ میپوشد. حتی پاچههای شلوارش را تا نمیزند و از کمربند هم استفاده نمیکند. خیاطش بارها به او گفته که اندازهی پاچهی شلوار تو را مرد نمیکند، اما بولک که نمیخواهد چیزی در این مورد بشنود، میگوید: «خواهش میکنم! شلواری بهاندازهی مشتریهای بزرگتان میخواهم.»راه رفتن با ش...
مومی ترولها ۶ ؛ افسون زمستان
با مومیترولها آشنا شوید! جانورهای گِرد و کوچکِ افسانهای و بامزه که مثل اسب آبی پوزهی کشیده دارند. اما اسب آبی نیستند! مومیترولها در روزگاران گذشته توی خانهی آدمها و کنار پریانِ خانگی، پشت بخاری زندگی میکردند. اما الان زندگیشان عوض شده. ماجراهای جالب و هیجانانگیزشان را بخوانید.
کتاب پارچه ای – خوردنی و نوشیدنی
این کتاب پارچهایها ساخت دست یه سری خانوم توانمنده و به شدت باسلیقه دوخته شدن. اگر دنبال کتاب پارچهای برای بچهها هستین همین الان میتونید بهمون سفارش بدین.
کتاب باکستر
باکستر عاشق کتاب است. انقدر زیاد که دوست داشت خودش توی کتابی باشد!
برای همین وقتی میبیند که جایی دارند برای شخصیت اول کتاب کسی را انتخاب میکنند داوطلب میشود.
اما چه چیز او خاصی است که او رو شخصیت اصلی کتاب کند؟
اصلاً برای اینکه شخصیت اصلی کتابی باشیم باید چه جور چیزی باشیم؟
و درست وقتی باکستر ناامید میشود میفهمد که اصلاً خودش کتاب خودش را دارد و شخصیت اصلی آن است.
و خب همانطور که میبینید این داستان تکراری زندگی همهی ماست.
همهی ما دوست داریم نقش اصلی باشیم و شاید هنوز کشف نکردهایم که نقش اول زندگی خود خودمان هستیم.
مفهومی ساده که خیلی وقتها فراموش میکنیم.
روباه قرمز خواندن این کتاب را به همهی ۳ سال به بالاها پیشنهاد میدهد.
خانواده ی وندربیکر ۱ – ساکنین خیابان ۱۴۱
۵ فرزند خانوادهی وندربیکر در یک کار خیلی خوبند. آن هم نقشه کشیدن است. برای همین وقتی صاحبخانهی بدجنسشان نزدیک کریسمس تصمیم میگیرد قراردادش را با آنها تمدید نکند یا وقتی برای همسایهی دوستداشتنی طبقهی بالا فاجعهای رخ میدهد کلی کار از دستشان برمیآید. حالا گیریم که هر نقشهای که با خوشنیتی میکشند خندهدار و افتضاح از آب درآید.
مامان من کو؟ – توله ببر کوچولو
توله ببر کوچولو همه جا را دنبال مادرش میگردد، اما هیچکس نمیتواند به او کمک کند. آیا او میتواند مادرش را پیدا کند؟ این داستان ساده و جذاب با استفاده از شخصیتهای دوستداشتنی و تصاویر زیبا نخستین کلمات را به کودکان شما میآموزد.
قورررک!
چند قورباغه توی برکهای آرام خوب و خوش زندگی میکردند. تا اینکه یک روز، وقتی از خواب بیدار شدند با مهمان شگفتانگیزی روبرو شدند: یک خوک!
خوک، وسط برکهروی سنگی نشست، دهانش را باز کرد و گفت:
«قوررر!»
فکر میکنید یک خوک کوچولو با اینهمه قورباغه چه کار دارد؟
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.