ناگهان نفسهای سردی را پشت گردنش حس کرد. کسی پشتسرش بود. یک لحظه تصمیم گرفت تمام نیرویش را جمع کند و سرش را بگرداند، اما دستهایی سرد و استخوانی روی کمرش لغزیدند و به ته دره هلش دادند. کوهپری حتی فرصت نکرد سرش را بالا بگیرد. روی سنگریزهها غلتید و به ته دره سقوط کرد…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.